R and M

R and M

به نام خالق زیباییها

مرد از راه می رسه
ناراحت و عبوس
زن:چی شده؟
مرد:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که زنش بی خیال شه و بره پی کارش)
زن حرف مرد رو باور نمی کنه: یه چیزیت هست.بگو!
مرد برای اینکه اثبات کنه راست می گه ....

لبخند می زنه
زن اما "می فهمه"مرد دروغ میگه:راستشو بگو یه چیزیت هست
تلفن زنگ می زنه
دوست زن پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
مرد در دلش خدا خدا می کنه که زن زودتر بره
زن خطاب به دوستش: متاسفم عزیزم.جدا متاسفم که بدقولی می کنم.شوهرم ناراحته و نمی تونم تنهاش بذارم!
مرد داغون می شه
"
می خواست تنها باشه"
...............................................................................
مرد از راه می رسه
زن ناراحت و عبوسه
مرد:چی شده؟
زن:هیچی ( و در دل از خدا می خواد که شوهرش برای فهمیدن مساله اصرار کنه و نازشو بکشه)
مرد حرف زن رو باور می کنه و می ره پی کارش
زن برای اینکه اثبات کنه دروغ می گه  دو قطره اشک می ریزه
مرد اما باز هم "نمی فهمه"زن دروغ میگه.
تلفن زنگ می زنه
دوست مرد پشت خطه
ازش می خواد حاضر شه تا با هم برن استخر. از صبح قرارشو گذاشتن
(
زن در دلش خدا خدا می کنه که  مرد نره )
مرد خطاب به دوستش: الان راه می افتم!
زن داغون می شه
"
نمی خواست تنها باشه"
.............................................................................
و این داستان سال  های سال ادامه داشت و زن ومرد در کمال خوشبختی  و تفاهم در کنار هم روزگار گذراندند....

 



نظرات شما عزیزان:

تنها
ساعت22:42---20 شهريور 1390
دوستان رفته می دانند پیش از این ما را غمی گر بود
از نگاهی خیس در کوچه،
از نگاهی گریه آور بود
آخرین باری که می رفتیم
چشم هامام طور دیگر دید
پشت این آبی ترین شاید آفتابی مهربان تر بود
سال ها در حسرتش ماندیم آن که ما را خوب می فهمید
هر چه گفتیم، می دانست ،
هر چه می خواندیم، از بر بود
گر چه عمری با غزل گویی عشق را تفسیر می کردیم
باز با اینحال فهمیدم دوستی از عشق بهتر بود

خواهش میکنم ممنون که بهم سرزدین


مهران
ساعت19:52---18 شهريور 1390
سلام
وب خوشگلی داری
خوشحال میشم به منم سر بزنی
منتظرم
بای تا های رفیق


تنها
ساعت15:12---17 شهريور 1390
هیچ فکر نمی کردم

به جرم عاشقی اینگونه مجازات شوم

دیگر کسی به سراغم نخواهد امد

قلبم شتابان می زند

شمارشه معکوس برای انفجار در سینه ام

ومن تنهاییه خود را در اغوش می کشم

تنها مانده ام


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نویسنده: Reza 60tir ׀ تاریخ: شنبه 12 شهريور 1390برچسب:, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

CopyRight| 2009 , raha021.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By:
NazTarin.Com